ملکوت

زندان قصر در ساعت 10، مورد تهاجم همه‌جانبه قرار گرفت. این زندان که بزرگ‌ترین زندان ایران بود شاهد به زنجیر کشیدن هزاران نفر از افراد انقلابی، و شکنجه و کشتار آنان در طی سالیان گذشته بود. تصرف این زندان حدود یک ساعت به طول انجامید. در طی آن شماری از مردم، به شهادت رسیدند و با خون خود درهای این زندان را گشودند.

 

 

 

«پادگان حشمتیه» که از ساعت 7 بامداد به محاصره درآمده و فرمانده آن به نام «سرهنگ ارمی» کشته شده بود، با وجود مقاومتی که کرد، حدود ساعت 1، بانفوذ مردم انقلابی از دیوار شرقی آن به داخل پادگان و فرار عده‌ای سرباز و درجه‌دار و افسر، با لباس شخصی، به تصرف درآمد. (اطلاعات، 22 بهمن 1357)

 

 

درهمان لحظاتی که پادگان «باغشاه» مورد تهاجم مردم قرار گرفته بود، کمیته‌ی مشترک و زندان شهربانی، مرکز شکنجه و جنایت ساواک و شهربانی نیز محاصره شد و درگیری میان مردم و مأموران ساواک و شهربانی آغاز شد. درگیری با مقاومت این مأموران تا حدود ساعت 4 بعدازظهر ادامه یافت و سرانجام با وارد شدن یکی از تانک‌ها غنیمتی و شلیک بی‌امان آن و درهم کوبیده شدن ساختمان کمیته‌ی مشترک، مقاومت مأموران آن در هم کوبیده شد و این شکنجه‌گاه به تصرف مردم درآمد.

 

 

از درون کاخ نخست‌وزیری اعلام شد که شاپور بختیار فرار کرده است و گارد نخست‌وزیری، بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد و کاخ به تصرف مردم درآمد.

 

 

با اعلام سقوط رادیو تلویزیون و شروع برنامه و پخش پیام امام، صدای شادی از همه‌جا برخاست. رزمندگان مسلح و مردمی که گام به گام با شعار دادن و هر کمکی که امکان‌پذیر بود به یاری انقلاب می‌شتافتند، یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند. چراغ ماشین‌ها روشن شده بود و صدای بوق مداوم آنها و سرنشینانی که نیم تنه‌شان از شیشه‌ها بیرون آمده بود و بر روی درهای آن نشسته بودند و با دادن شعار، شادی خود را ابراز می‌کردند، شور و هیجان مضاعفی را، در این لحظات بی‌نظیر تاریخ، در وجود انسان می‌دواند. دیگر همه‌چیز تمام شده بود. انقلاب اسلامی برخلاف خواست همه‌ی ابرقدرت‌ها پیروز شده بود. یک ملت با تأسی به فرهنگ شهادت و عاشورا و با تکیه به اسلام ناب علوی، که اسلام امامت و عدالت است، پس از دویست سال نبرد و پس از دویست سال شکست‌های تلخ، توانسته بود جهان را در برابر اراده‌ی خود، مجبور به تسلیم کند.


.: Weblog Themes By LoxBlog :.